خیانت کار عوضی برو ادامه مطلب عکس خودتو اون بیشرف که باهاشی گرفتم خداحافظ
ادامه مطلب
خیانت کار عوضی برو ادامه مطلب عکس خودتو اون بیشرف که باهاشی گرفتم خداحافظ
عزیزممم میدونم دیروزززز خیلی ناراحت شدی ببخشم ولی حقیقتو گفتم
جدایی
برو ادامه مطلب
خانومم نفس زدنتو دوستدارم
برو ادامه دوتاهم اونجاگذاشتم
عزیز نخندی هاااا مگه غیر اینه هاااا
دوتاهم تو ادامه مطلب گذاشتم
به این میگن مرد.....
بروادامه مطلبو بخون نفسم.....
نفسه منم هینجوره که الان بهتون میگم تو ادامه مطلب
تنها جایی که
باید باشی و ندارمت
کنارم است . . .
شوووووووووووووووووووهلمممممممممممممممممممممم تو وجودمنی دوستدارممممممممممم با نفسه توهست که زندمR
عزیزممممممممممممم این عکس مال صبحه که بهت اس دادم برو نگاش کن
عزیزممممممممممم تنها کاری بود که میتونستم برات بکنمممم
برو ادامه مطلب ببینش
دردم این نیست که او عاشق نیست
دردم این نیست که معشوقِ من از عشق تهی ست
دردم این است که بااین همه سردی ها
من چرا دل بستم؟؟
مرد قصه های من
بگذار امشب به میهمانی تو بیآیم
نه چشمان فریبنده ات
و نه لبان تبدارت را می خواهم
مرا آغوشی به وسعت دستانت کافی ست
دلم گرفته
غم هایم را بغل کن.....
میخوام بخاطرعشقممممممممممم چندتاعکس عاشقونه بزارم
برید ادامه مطلب راببینید
وای وقتی عشقم اینطور میشه
نازاحتم ازتتتتتتت
برو ادامه مطلب
در آغوشـم کـ ِ مۓ گیــرۓ
آنقــَــَدر آرام مۓ شوم
کـ ِ فـَـراموش مۓ کنم
بـایـ ـد نفس بکشم ...
بہِتریـن لـذتـےڪہِ تـوے בنـیـا ہِست ایـنـہِ ڪہِ . . .
بـدونـے یہِ نـفـر خـیـلـے בوسِـت داره....
((سلام به همه دوستان عزیزم چه اونایی که نظرمیدن چه نمیدن..ما عشق هم هستیم
به دلیل اینکه بعضیا جنبه نداشتن عکسامونو نگاه کنن ماهم پاکشون کردیم
کنار پنجره اتاقم می شینم و به ستاره های آسمون خیره می شم ...
بدون اینکه خود بفهمم اشکام گونه هامو خیس می کنه ، چشمام یه جا و دلم یه جای دیگه ....
از این زندگی خسته و دلگیر ام ....
می خوام برم ... برم به یک ناکجا آباد .... جایی که مقصدشم معلوم نیست ....
عميق ترين درد زندگي مردن نيست ...
ناتمام موندن قشنگترين داستان زندگيه که مجبوري آخرش رو با جدایي به سرانجام برسوني
عميق ترين درد زندگي مردن نیست ...
به فراموشي سپردن قشنگ ترين احساس زندگيه ....
بازم دلتنگی ... بازم گریه های شبانه ..... سخت دلتنگم ، بيقرار و بي تاب ...
كجاست اون لبخندهاي عاشقونه ات تا باز ديونه شم ....
چرا ديگه درد دلي براي گفتن نداري
چرا قلب عاشقم و در انتظار چشمهات مي سوزوني .....
اونقدر دلتنگ چشمهاتم كه نمي تونم تو هيچ چشم ديگه ای نگاه كنم ....
اونقدر بيقرارم كه هيچ اتفاقي ، دل غمگينم و شاد نمي كنه ....
براي گريه ، شونه هاتو كم دارم ، شونه هايي كه بارها و بارها تو خواب و خيال ، تكيه گاه دل عاشقم بود
براي عاشقي ، نگاههاي زيباتو كم دارم ، نگاههايي كه تنها دليل زنده موندنم شد ....
چرا ديگه براي غصه ها ، اشكها و دلتنگي هام جوابي نداري ...
شب دراز و من هنوز هم تو انتظار نسيم صبحم ....
اي دل ديوانه ي من با غم هات بساز و با اشك هات بسوز ،
ولی ..... دم نزن .......
حتما بخونید
بار اول که دیدمش تو کوچه بود یه لباس گل گلی تنش بود
با موهای خرمایی
اومد طرفم و گفت :داداشی میای با هم بازی کنیم؟؟؟
بیا دیگه،،،،
از چشای نازش التماس میبارید ،خیلی کوچیک بودم اما دلم لرزید !
همون یه نگاه اول عاشقش شدم،
سه سال ازش بزرگتر بودم قبول کردم و باهاش بازی کردم !
سالها گذشت هر روز خودم مدرسه میبردمش!
آخرش گفت: تو بهترین داداش دنیایی!
داغون شدم که عشقم منو داداش صدا میزنه !
گذشت و گذشت شب عروسیش خودم راهیش کردم
ماشین خودم ماشین عروسیش بود ، خودم رانندش بودم !
خودم اشکاشو پاک کردم با چشمای گریون بازم گفت:
تو بهترین داداش دنیایی!!!
سالها گذشت که تصادف کرد و واسه همیشه رفت
و حتی یه بار نتونستم بهش بگم آخه دیونه من عاشقتم میمیرم برات،،،،،
چشمای تو همه دنیامه،،،،،
یه شب شوهرش دفتر خاطراتشو آورد به من داد
و اشکاشو پاک کرد و رفت
وقتی خوندمش مردم، نابود شدم ،
نوشته بود:
داداشی دوست داشتم عاشقت بودم ،اما میترسیدم بهت بگم میترسیدم
داداشی امیدوارم زود تر از تو بمیرم که اینو بخونی
داداشی بهم فش ندی،
داداشی ببخش عاشقتم،
داداشی همه آرزو هام تو بودی ...